موضوع مطالعات و تحلیل های سیاسگذاری عمومی، دولت است.

 بعد از توسعه دولت رفاه از 1950 دولت بزرگتر شده و کمتر زمینه ای یافت می شود که دولت در آن مداخله نکند.

پس از بحران اقتصادی اخیر غرب، اهمیت نقش دولت و مشروعیت مداخله آن افزایش یافته است

برخی از زمینه های مداخله دولت ها عبارتند از:

تأمین اجتماعی . سلامت . دانشگاه ها . صنعت . انرژی . محیط زیست . مدارس . راه های ارتباطی . اشتغال . کشاورزی . دریاها و ......

و اینکه: کارآمدی یا عدم کارآمدی سیاستگذاری های عمومی در ایران، بدون آشنائی با سازوکار سیستم دولت در ایران قابل بررسی و تحلیل و درک نیست.

 

نظریه های سیاستگذاری عمومی در مورد دولت:

1) نظریه هایی که دیدگاهشان تقدم فرد و کثرت گرائی اجتماعی بر دولت است

  هدف: دولت عاملی است برای برآوردن نیاز افراد و گروه ها

آبشخور و منشأ تئوری: این تئوری ها متأثر از تئوری های خردگرایانه اقتصاد سرمایه داری است.

2) نظریه هایی که دیدگاهشان دولت ابزاری در اختیار طبقه و گروه های خاص است

از این منظر دولت دارای خود مختاری حاشیه ای می باشد.

هدف:  حفظ منافع و سرمایه افرادی که از درون آن(دولت) را کنترل می کنند.

3) نظریه هائی که در صدد برگزیدن یک راهِ میانی هستند.

هدف: می خواهند از طریق آموزه های سیاستگذاری عمومی ارتباط دولت با جامعه مدنی را بررسی نمایند و تعادل و عدم تعادل بین این دو را مورد مطالعه قرار دهند.

آبشخور و منشأ تئوری: از سوی کسانی ارائه شد که دولت را نه کاملاً تابع منطقِ خردگرائیِ علمیِ اقتصادی می دانند و نه ابزاری در دست یک گروه خاص.

 

نگرش انتخاب عمومی:

 Øمشخصه بارز این جریان، تسرّی برداشت های معرفت شناسانه نظری علم اقتصاد به حوزه رفتار سیاسی و اجتماعی و در نتیجه ایجاد یک دگرگونی متدولوژیک واقعی در علوم اجتماعی است.

 Øتئوری انتخاب عمومی، انسان اجتماعی جامعه شناختی را  که از جهت رفتاری متأثر از جامعه و ساختارهای آن است، با  انسان اقتصادی جایگزین می کند.

 Øانسان اقتصادی فردی است که همواره ترجیحات معینی دارد.

 Øاهداف منسجمی را دنبال می کند.

 Øقادر است با آزادی کامل هزینه ها و منافع خود را ارزیابی کند و بسنجد.

 مانند انسانی که در بورس سرمایه گذاری می کند و در مقابل انسانی که از کمک های اجتماعی استفاده می کند.

  —برای بررسی تئوری های دولت در سیاستگذاری عمومی، نقطه عزیمت را تئوری انتخاب عمومی قرار می دهیم تا از طریق نگرشِ مقایسه ای، اختلافِ افق دید متخصصان اقتصاد با تحلیل گران سیاست های عمومی روشن شود.

—تئوری های دولت در سیاستگذاری برگرفته از نظریه های ارائه شده در علوم سیاسی و اقتصادی می باشد. و به سه دسته تقسیم می شوند:
—تئوری های فردگرا یا کثرت گرا
—تئوری های نئو وبری و نئو مارکسیستی
—تئوری های نئوکورپراتیستی و نونهاد گرائی
 
تئوری های کثرت گرا:
—تئوری های کثرت گرا فرد و پلورالیسم اجتماعی را مبنا قرارداده است.
—دولت تنها ابزاری برای پاسخ به تقاضای اجتماعی می باشد. (نقش حداقلی دولت)
—نظریه انتخاب عمومی بهترین پاسخ برای نحوه اداره امور دولتی در این نظریه است.

 یعنی براساس نظریه کثرت گرا بهترین روش اداره امور دولتی، نظریه انتخاب عمومی است.

سه قاعده اساسی در این پاسخ وجود دارد:

.1رفتار افراد تابع منطق خردگرائی است (کسب منافع شخصی)
.2تأکید بر تمایز بین کالاهای تولید شده در بازار و کالاهای تولید شده توسط خدمات عمومی.
.3افراد دنبال کالاهای جمعی بدون پرداختِ هزینه هستند

 

 تئوری های نئو وبری و نئو مارکسیستی:

 این دسته از تئوری ها برخلاف تئوری های کثرت گرا، تأکید بر نقش دولت به عنوان ابزاری در خدمت منافع یک طبقه یا گروه های خاص دارند.

  در این تئوری ها دولت     ؛

               یا نماینده صاحبان سرمایه است (تئوری های نئومارکسیستی)                           

               یا حافظ منافع بوروکرات ها و تکنوکرات هائی که از درون آن را کنترل می کنند (تئوری های نئو وبری)

 

 نئو مارکسیست ها:

§برای استراتژی های فردی اهمیت چندانی قائل نیستند.
§توجه خود را به تضاد طبقاتی معطوف می دارند.
§به جایگاه دولت در تولید و بازتولید سیستم سرمایه داری، توجه دارند.

 

نئو وبری ها:

§تأکید بر فرد (بوروکرات ، متخصص امور دولتی)
§توجه به منافع بوروکرات ها و متخصصان امور دولتی می باشد.

 

تئوری های نئوکورپراتیستی:

 *در کشور های اسکاندیناوی توسعه یافته است.

*سیستم سیاسی معرف ارتباط گروه ها و دولت است. سیاستگذاری ها، حاصل چانه زنی میان دولت و گروه نماینده منافع بخش هستند.

*گروه های حافظ منافع اجتماعی یا حرفه ای، دارای ساختار سلسله مراتبی و تعداد کم می باشند.
*درمقابل انحصار نمایندگی که از جانب دولت پذیرفته می شود، گروه ها نیز برای دولت حق دخالت در خصوص انتخاب رهبرانشان و تنظیم تقاضاهایشان قائل هستند.
 
تئوری های نونهاد گرائی:
—نونهادگرائی تلاشی است برای بازگرداندن دولت و نهادهای آن در تحلیل سیاستگذاری های عمومی.
—موقعیت و وضعیت دولت در جوامع مختلف عاملی اساسی در فهم و شناخت طبیعت سیاست ها و سیاستگذاری ها در این سیستم ها است.

 

منبع : کتاب سیاستگذاری عمومی / دکتر وحید