🔰گذار از تکبر به فروتنی در سیاست‌گذاری

✍️ولی‌اله وحدانی‌نیا (دانش‌آموخته سیاستگذاری عمومی)

سیاست‌گذاری‌های عمومی، به‌ویژه در دنیای پیچیده و چندلایه امروز، دیگر عرصه‌ای نیست که بتوان با رویکردهای ساده‌انگارانه و تکبرآمیز به آن نگریست. تجربه‌ها و پژوهش‌های متعدد، نشان می‌دهد که مشخصا اجرای سیاست فراتر از یک فرایند مکانیکی و خطی است و نیازمند فروتنی، انعطاف‌پذیری و درک عمیق از پیچیدگی‌های محیطی، نهادی و انسانی است. در این یادداشت، با تحلیل این تحول نگرشی، به ضرورت گذار از تکبر به فروتنی در اجرای سیاست می‌پردازیم.

🔘تکبر در اجرای سیاست: توهم کنترل و پیش‌بینی‌پذیری
در دهه‌های گذشته، اجرای سیاست عمدتاً با رویکردهای «بالا به پایین» و مدل‌های منطقی برنامه‌ریزی و کنترل مدیریت می‌شد. این رویکردها بر فرضیات عقلانی و قطعی مبتنی بودند؛ به این معنا که سیاست‌گذاران و مدیران ارشد می‌توانستند اهداف را به وضوح تعریف کنند، ابزارها را به دقت انتخاب کنند و اجرای سیاست را به صورت خطی و قابل پیش‌بینی دنبال کنند. این نگرش، گرچه در ظاهر منسجم و کارآمد به نظر می‌رسید، اما در عمل با شکست‌های متعدد و ناکامی‌های فراوان مواجه شد. شکست‌هایی که ناشی از عدم توجه به پیچیدگی‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نهادی بودند و نشان دادند که اجرای سیاست یک فرایند پویا، تعاملی و پرابهام است.

تکبر در این رویکرد ناشی از اعتماد بیش از حد به برنامه‌ریزی دقیق، کنترل مرکزی و فرضیات ساده‌سازی‌شده درباره رفتار بازیگران بود. مدیران و سیاست‌گذاران تصور می‌کردند که با تنظیم دقیق قوانین، دستورالعمل‌ها و شاخص‌های عملکرد، می‌توان اجرای سیاست را به طور کامل کنترل و هدایت کرد. این دیدگاه، نه تنها ظرفیت مواجهه با عدم قطعیت‌ها و تغییرات محیطی را نادیده می‌گرفت، بلکه نقش فعال و خلاقانه بازیگران محلی و خط مقدم را نیز کم‌اهمیت می‌دانست.

🔘فروتنی در اجرای سیاست: پذیرش پیچیدگی و تعامل
مطالعات اخیر، تأکید دارند که اجرای سیاست دیگر نمی‌تواند صرفاً به عنوان یک فرایند فنی و مکانیکی دیده شود، بلکه باید به عنوان یک فرایند پیچیده، چندسطحی و تعاملی فهمیده شود که در آن بازیگران مختلف با منافع، دانش و منابع متفاوت نقش‌آفرینی می‌کنند. این درک جدید، نیازمند فروتنی است؛ فروتنی در پذیرش اینکه هیچ‌کس نمی‌تواند همه چیز را پیش‌بینی کند یا کنترل نماید و همه بازیگران باید در فرایند اجرا مشارکت فعال داشته باشند.

فروتنی به معنای پذیرش محدودیت‌های دانش و قدرت است و درک این نکته که موفقیت در اجرای سیاست مستلزم همکاری، اعتماد متقابل و یادگیری مستمر است. این رویکرد، بر اهمیت سرمایه رابطه‌ای، شبکه‌های همکاری و تعامل مستمر میان سیاست‌گذاران، مدیران، ذینفعان و شهروندان تأکید دارد. همچنین، فروتنی به معنای احترام به قضاوت حرفه‌ای کارکنان خط مقدم و توجه به شرایط محلی و فرهنگی است که می‌تواند تفاوت‌های چشمگیری در نتایج اجرا ایجاد کند.

🔘پیچیدگی و عدم قطعیت: چالش‌های نوین اجرا
یکی از نکات کلیدی که فروتنی را در اجرای سیاست ضروری می‌سازد، پیچیدگی فزاینده محیط حکمرانی است. حکمرانی چندسطحی، تعدد ذینفعان، تنوع منافع و تغییرات سریع محیطی، اجرای سیاست را به یک چالش چندبعدی تبدیل کرده است. در چنین شرایطی، رویکردهای سنتی که بر کنترل مرکزی و برنامه‌ریزی دقیق تکیه دارند، ناکارآمد می‌شوند و نیاز به رویکردهای انعطاف‌پذیر، مشارکتی و مبتنی بر یادگیری دارند.

مطالعات نشان می‌دهد که اجرای موفق سیاست مستلزم درک عمیق بافت‌ها، منابع، ارزش‌ها و تعاملات میان بازیگران است. این درک تنها از طریق مطالعات موردی دقیق، مشارکت فعال دست‌اندرکاران و پژوهشگران و ایجاد فضای باز برای بازاندیشی و اصلاح مداوم حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، اجرای سیاست یک فرایند زنده و پویاست که باید با تغییرات سازگار شود و از طریق تعامل مستمر در بافت واقعی سیاستگذاری بهبود یابد.

🔘پاسخگویی و مشروعیت: تعادل ظریف
یکی دیگر از ابعاد مهم فروتنی در اجرای سیاست، توجه به تعادل میان پاسخگویی و انعطاف‌پذیری است. اجرای سیاست باید پاسخگو باشد، یعنی بازیگران مسئولیت‌پذیر باشند و نتایج عملکرد به دقت ارزیابی شود. اما در عین حال، باید فضای کافی برای انعطاف و نوآوری فراهم شود تا بتوان به شرایط متغیر پاسخ داد.

این تعادل ظریف تنها با درک عمیق از پیچیدگی‌ها و تعاملات میان سطوح مختلف حکمرانی و بازیگران مختلف ممکن است. داشتن رویکردهای صرفاً کنترل‌محور یا صرفاً مشارکتی هر دو ناقص‌اند و باید در چارچوبی ترکیبی و منعطف به کار گرفته شوند.

توصیه سیاستی:
پذیرش فروتنی در اجرای سیاست، نشانه بلوغ نظری و عملی در مطالعات سیاست‌گذاری است. این تحول نگرشی، ما را از توهم کنترل کامل و پیش‌بینی‌پذیری به سوی درک واقع‌بینانه‌تر و انسانی‌تر از فرایندهای پیچیده حکمرانی سوق می‌دهد. اجرای سیاست دیگر عرصه‌ای برای تکبر و انحصار قدرت نیست، بلکه میدان تعامل، یادگیری و همکاری است. سیاست‌گذاران و مدیران باید با فروتنی به محدودیت‌های خود و ظرفیت‌های دیگران اذعان کنند و به جای تمرکز صرف بر کنترل، بر ایجاد شبکه‌های اعتماد و مشارکت تأکید ورزند. این گذار از تکبر به فروتنی، کلید موفقیت در اجرای سیاست‌های پیچیده و پاسخگو به نیازهای جامعه در عصر حاضر است.