مقدمه:

    مسائل بهداشتی مرز نمی شناسد. جذام در قرن چهارم قبل از میلاد و در نتیجه لشکرکشی های اسکندر کبیر از آسیا به اروپا سرایت کرد.در سال 1340 مرگ سیاه از آسیای مرکزی آغاز شد و اروپا و خاورمیانه را فرا گرفت. مهاجران اروپایی قرن های هفدهم و هجدهم که با عبور از آتلانتیک، قدم به آمریکا گذاشتند، با خود امراض و بیماری های جدید را برای مردم بومی منطقه به ارمغان آوردند. در سال های 1919-1918، آنفلوآنزای اسپانیایی جان 50 تا 100 میلیون نفر را گرفت )بیشتر از تلفات جنگ جهانی اول)

     در دوران جدید(دوره مسافرتهای سریع وتجارت بین المللی) خطرات بهداشتی، خصلتی جهانی به خود گرفته است. و همپیوندی شتابان جهان، گسترش بیماری هایی چون ایدز را در فراسوی مرز ها آسان تر از گذشته ساخته است. برخی کارشناسان معتقدند اگر بیماری آنفلوآنزای پرندگان از انسان به انسان سرایت کند، پیامدهای ویرانگری برای جهان به دنبال خواهد داشت.
 امروزه، ویروسها سراسر جهان را زیر پا می گذارند و برای مثال، تب درۀ ریفت که از حاشیۀ صحراهای آفریقا می آید ،را به شبه جزیرۀ عربستان و ویروس نیل غربی را به آیداهو و کلرادو در آمریکا می بر
  بسیاری از ویروسهایی که توسط پشه منتقل می شوند، از طریق هواپیما و یا کانتینرهای باری به کشورهای دیگر می رسند. حال اینکه از جابجایی حشرات نمی توان به طور کامل جلوگیری کرد.

    از سوی دیگر جهان طی سه دهه گذشته شاهد ظهور بیماریهای مسری جدید ،پیدایش مجدد بیماریهای قدیمی وشیوع  مقاومت در برابر تعداد روبه رشد داروهای اصلی آنتی بیوتیک بوده است .فلج اطفال که ریشه کن ساختن آن یکی از دستاوردهای بزرگ قرن 20 بوده اخیرا دوباره مارا تهدید میکند .  خشکسالی و کمبود مواد غذایی موجب حرکت موج های انسانی می شود که مخاطرات بهداشتی همزاد آن است. هر روز امراض جدیدی دامنگیر بشر می شود که کشور های فقیر ابزار مقابله با آنها را در اختیار ندارند. لذا این امراض در کشورهای مزبور به سرعت منتشر شده و حاد و عفونی می شوند ،بنابراین کشورهای فقیر در زمینه بهداشتی با یک معضل دوگانه روبه رو هستند؛کنترل مرگ ومیر ناشی از بیماری های سنتی (که معمولاً از فقر سرچشمه می گیرند) از یک سو، و فربهی، دیابت، سرطان، بیماری های قلبی و برخی امراض جدید از سوی دیگرودر همین حال سیاستگذاری های ملی و منطقه ای مانند اختصاص سوبسید به فرآورده های کشاورزی اروپا و کمک دولت آمریکا به کشاورزان این کشور، مانعی بزرگ بر سر راه تلاش کشاورزان کشورهای در حال توسعه برای خروج از فقر و بیماری های مرتبط با آن قرار می دهد این روند مبین ضعفی اساسی در ظرفیت محلی و جهانی بهداشت عمومی است.

 شکاف های بهداشتی در جهان امروز:                                                                  
     جای تردید نیست که تصویب اهداف توسعه هزاره توسط سازمان ملل متحد و اجرای آن از آغاز سال 2000 در بسیج منابع برای بهداشت جهانی، نقش بسزایی داشته است. در این سند بر بسیج منابع فکری و مالی جهان برای مبارزه با معضلات بهداشتی کشورهای فقیر تاکید می شود. در واقع از هشت هدفی که در این سند آمده است سه هدف مستقیماً به بهداشت مربوط می شود و بقیه نیز  به طور غیرمستقیم بر بهداشت  تاثیر می گذارد.
براساس گزارشی که اخیراً درباره پیشرفت های به دست آمده در زمینه اهداف سه گانه فوق منتشر شده ، انتظار نمی رود  تا سال 2015 هیچ یک از این اهداف جامه عمل به خود بپوشد. به موجب این گزارش  اگر آهنگ فعلی ادامه پیدا کند،  هدف چهارم از اهداف توسعه هزاره  (کاهش مرگ ومیر کودکان جهان به میزان دوسوم) تا قبل از سال 2045  محقق نخواهد شد و هدف پنجم (کاهش مرگ ومیر مادران به میزان سه چهارم) نیز در برخی مناطق جهان همچنان دست نایافتنی باقی خواهد ماند.
در مورد هدف ششم هم اگرچه جهان خواهد توانست گسترش مالاریا و سل را تا سال 2015 مهار کند اما در کنترل ایدز ناکام خواهد ماند .

به طور کلی شکاف های بهداشتی جهان را در حال حاضر می توان به سه دسته تقسیم کرد:

1)نابرابری های عمده:a    ) دسترسی به خدمات بهداشتی و آب آشامیدنی سالم؛   تقریباً یک میلیارد نفر از جمعیت جهان  به خدمات بهداشتی دسترسی ندارند و دسترسی یک میلیارد نفر دیگر نیز به این خدمات کافی نیست. بخشی از کسانی که به خدمات بهداشتی دسترسی دارند باوجود حساسیت بیماری خود باید بهای این خدمات را بپردازند. بخش اعظم جمعیت جهان از دسترسی به آب سالم محروم است و بیش ازسه میلون نفر هرساله از بیماریهای مربوط به آب جان میبازند.
b) تفاوت اساسی در وضعیت بهداشتی مردم :  هنوز تفاوت اساسی کمی و کیفی میان سیستم های بهداشتی ممالک توسعه یافته و در حال توسعه وجود دارد. وضع بهداشتی کشورهای بزرگ و پرجمعیتی چون چین و هند هشداردهنده است.آژانس های متولی بهداشت جهانی تاکنون نتوانسته اند  منابع موجود  را به طور موثر در جهت پرکردن  این شکاف ها به کار گیرند. مساله «فرارمغزها» که پزشکان، پرستاران و  نیروهای آموزش دیده بخش بهداشت کشورهای در حال توسعه را جذب کشورهای توسعه یافته  می کند همچنان ادامه داردو به معضلات بهداشتی جهان سوم ابعاد گسترده تری می بخشد.
c) تغذیه ناکافی:  باوجود وفور منابع غذایی در جهان توسعه یافته  تغذیه ناکافی هم به لحاظ کالری  و هم از نظر مواد مغذی  به پدیده ای  شایع در اغلب کشورهای فقیر دنیا تبدیل شده است. 14میلیون انسان شامل 6میلیون کودک هر ساله از گرسنگی میمیرند در سال 2000 تعداد 842میلیون انسان دچار سوء تغذیه بوده اند که 95درصد آنها در کشورهای فقیر به سر میبردند.
2) جمع آوری و انتشار اطلاعات: a ) نظارت جهانی بر بیماری ها؛  نظارت جهانی تاکنون نتوانسته است پاسخگوی تهدیدات بهداشتی در سطح جهان باشد. نمونه بارز این امر امتناع دولت اندونزی از اعطای مجوز به سازمان بهداشت جهانی جهت نمونه برداری از مبتلایان به آنفلوآنزای پرندگان در این کشور بود در حالی که این قبیل نمونه برداری ها برای تحقیقات پیرامون واکسن بیماری بسیار لازم و حیاتی است.
b) انتشار اطلاعات  بهداشتی:   برخی کشورها مانند کاستاریکا، سریلانکا و کوبا و نیز ایالت «کرالا» در هند گام های بلندی در جهت  به کارگیری منابع محدود برای ارتقای سطح بهداشت جوامع خود برداشته اند، تجربیات این پیشتازان می تواند حاوی درس های مهمی برای دیگر کشورها باشد.

3) مسائل عمده ترتیبی:   هماهنگ سازی آژانس های بین المللی؛ دولت هایی که به حل معضلات بهداشتی کمر همت می بندند معمولاً باید دست کمک به سوی مجموعه رنگارنگی از آژانس های جهانی دراز کنند. وزارتخانه های بهداشت معمولاً از زمان بر بودن تماس با این سازمان ها گله دارند. آنها باید نخست گزارشات و پیشنهادات خود را در اختیار سازمان های مزبور قرار دهند. این گزارشات پس از بررسی یا مورد تایید قرار می گیرند یا رد می شوند. پس ازتایید تازه نوبت به مطالعات میدانی می رسدکه آن هم زمان بر است و در صورت تایید گزارش میدانی مساله کمک در دستور کار قرار می گیرد. برای جلوگیری از اطاله این روند برخی مکانیسم های مالی چون «صندوق جهانی مبارزه با ایدز، سل و مالاریا- CFATM» پیش بینی  شده است تا منابع موجود را از سراسر جهان یکجا جمع آوری کند.
  تقریبا 30 میلیون نفر در حال حاضر در آفریقا مبتلا به ایدز  وویروس آن هستند .در کشورهایی که بیشترین ابتلا وجود دارد ، اقشار تراز میان سال  بشدت مبتلا هستند که قابلیت کشور را کاهش میدهد.و فعالیت اقتصادی مولد ترین گروه انسانی یک کشور  را نابود می کند .تعداد روزافزون زنان و دختران  مبتلا ،تولیدات غذایی و کشاورزی را تهدید میکنند .اگر این روند مهار نشود بعضی از این کشورها تحت فشار فقر و ایدز فرو میریزند.

آب و هوا و بیماریهای مسری:
  امروزه پیامدهای خطرناک رفتارهای بشر همچون دومینو به سراسر جهان منتقل می شود. به عنوان مثال تغییرات آب وهوایی  که مسوول اصلی آن کشورهای صنعتی و بازارهای نوظهور هستند .

      ده هزار سال است كه انسان ها، گیاهان، حیوانات، و میكروب های سیاره زمین، دوره طولانی را از ثبات آب و هوایی تجربه كرده اند. این دوره در حال پایان یافتن است زیرا میزان فزاینده گازهای گلخانه ای، به ویژه دی اكسید كربن، روابط متقابل حساس ایجاد شده میان این اشكال از حیات را در محیط های زیست قابل اعتماد گذشته مختل كرده است.

  گرم شدن سیستم آب و هوایی بسیار روشن است. احتمالا بخش اعظم این گرم شدن در 50 سال گذشته به دلیل افزایش تراكم گازهای گلخانه ای،  كه شاید توسط فعالیت انسانی ایجاد شده باشند، بوده است.
شواهد زیادی دال بر تغییراتی، كه مشهود و از نظر فیزیكی با یكدیگر همگون هستند، در پاسخ به این گرم شدن وجود دارند. افزایش میانگین دمای هوای جهان و دماهای جوی بالای سطح، افزایش دمای آب های سطحی و زیرسطحی اقیانوس ها، ذوب شدن گسترده برف ها، كاهش مقدار و ضخامت یخ دریای قطبی، كاهش میزان یخچال های طبیعی و كلاهك های كوچك یخی و بالا رفتن میانگین جهانی سطح دریاها از جمله این تغییرات هستند.
      این بعد از تغییرات آب وهوایی، خطراتی را نیز برای بهداشت عمومی در بر دارد. سیل ها، امواج گرما و خشكسالی های حاصل از افزایش دما، و اختلالات ایجاد شده در روابط نزدیك میان حشرات حامل بیماری ها (انگل ها) و میزبان های ایشان، منبع اصلی چنین خطراتی را تشكیل می دهند.
اِستیون مورس، استاد بیماری های واگیردار در دانشكده بهداشت عمومی میلمن دانشگاه كلمبیا به شركت كنندگان در نشست AIBS میگوید: "در اغلب موارد، تغییرات در محیط زیست عامل اصلی ظهور بیماری مسری هستند."
 به گفته مورس، كه این واژه و مفهوم را در سال 1989 ابداع كرد، بیماری های مسری در حال ظهور، آنهایی هستند كه به تازگی در یك جمعیت ظاهر می شوند  یا اینكه قبلا نیز وجود داشته اند  اما موارد وقوع آنها یا دامنه جغرافیایی ایشان سریعا افزایش یافته اند. ایدز ، سندروم ریوی هانتاویروس  و سندروم تنفسی خطیر حاد (سارس)  نمونه هایی از این بیماری ها هستند.
او اضافه میکند یك عامل " می تواند چیزی باشد كه احتمال یا توالی بیشتر تماس با میزبان طبیعی را باعث شده و در نتیجه، احتمال بیشتر ایجاد یك عامل بیماریزا را كه شاید بتواند وارد جمعیت بشری شود به وجود می آورد. خوشبختانه بسیاری از آنها در این زمینه خیلی خوب عمل نمی كنند."

      ویروس های آنفولانزا،  از جمله بعضی از  ویروس های آنفولانزای مرغی، خیلی خوب می توانند  به جمعیت بشری وارد شوند.  علیرغم اینكه  ویروس های آنفولانزا به طور مرتب در میان انسان ها ظاهر می شوند، اطلاعات زیادی در مورد بعضی از ابعاد اولیه روش كار آنها در دست نیست و   پژوهشگران به شدت تلاش می كنند تا پیش بینی كنند كه چگونه تغییرات آب و هوایی ممكن است روی این بیماری تأثیر بگذارد. فصلی بودن، یكی از عوامل ایجاد خلل در دانش است.
    مورس میگوید: "در مناطق معتدل (مانند ایالات متحده و اروپا) ما بیشتر به آنفولانزا به عنوان یك بیماری زمستانی نگاه می كنیم. در مناطق زیر استوایی، این بیماری دو نقطه اوج نشان می دهد، یكی در زمستان و دیگری در تابستان."
   این تصویر در مناطق استوایی قدری پیچیده تر است: برخی معتقدند آنفولانزا در سرتاسر سال به طور یكسان اتفاق می افتد. در شرایط استوایی دیگر، به نظر می رسد دست كم دو نقطه اوج اصلی وجود داشته باشند: تابستان و زمستان، یا فصل خشك و فصل بارانی.
او میگوید: "بیماریی كه آن را مختص زمستان می دانیم در شرایط خیلی گرم و مرطوب هم به خوبی عمل میكند، بنا بر این تنها شرایط خشك سرد كه ما همیشه به آن (به عنوان عامل مسری بودن آنفولانزای انسانی) اشاره می كنیم، مطرح نیستند بلكه چیزهای دیگری هم حائز اهمیت می باشند." آب و هوای گرم می تواند طبیعت آنفولانزای فصلی را تغییر داده و به صورت بالقوه توزیع جهانی بیماری را تحت تأثیر قرار دهد.
 در مورد آنفولانزای مرغی، گرمایش آب و هوا می تواند مسیرهای پرواز سنتی پرندگان مهاجر را تغییر دهد. این پرندگان شدیدا در مظان آلوده كردن پرندگان سرتاسر جهان به آنفولانزای مرغی شدیدا بیماری زای H5N1 هستند.   چنین تغییراتی همچنین می توانند بر تعامل میان پرندگان آبی وحشی و مرغ و خروس خانگی محلی، تعامل كشاورزان با مرغ و خروس خانگی و صادرات و واردات این پرندگان در سرتاسر جهان تأثیر بگذارند.
مورس میگوید: "ما یك دهكده جهانی هستیم و همانگونه كه در مورد ایدز و سارس وآنفولانزاشاهد آن بوده ایم، میكروب ها مطمئنا از این مسئله سوء استفاده كامل را می كنند."

بهداشت وامنیت:

در دوران پس از جنگ سرد،اندیشمندان و سیاستگزاران توجه روز افزونی به تعاریف در حال تغییری مبذول می دارند که از امنیت وروابط بین  بهداشت وامنیت ارائه میشود..در تعاریفی که ارائه میشود امنیت دیگر به معنای دفاع از کشور در برابر حمله نظامی خارجی نیست .بلکه مفهومی بزرگتر را در بر میگیرد .

     بحثهای طولانی مدتی در خصوص تعریف مفهوم امنیت ملی واین که آیا برخی مسائل یا مشکلات خاص ، تهدیدی برای کشور محسوب میشود صورت گرفته است .  نظریه پردازان و کارشناسان حوزه امنیت بین الملل در دهه های1970و 1980 این مسئله را مطرح می کردند که آیا ضرورت  دارد حوزه امنیت  نظامی به گونه ای گسترش یابد که مسائل اقتصادی تاثیر گذار بر دولت وحکومت را نیزدز بر گبرد ویا خیر ؟                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                                         

با پایان یافتن جنگ سرد توجه بیشتری به این مسئله معطوف شد  که مفاهیم سنتی امنیت که مفاهیمی دولت محور هستند وبیشتر بر مسائل نظامی تاکید دارند اهمیت خود را از دست داده اند.

 درمفاهیم به اصطلاح جدید امنیت نه تنها شیوع بیماریهای همه گیر را مورد توجه قرار میگیرد، بلکه مسائلی همچون مهاجرت جمعی ،قاچاق مواد مخدر،گرم شدن کره زمین ،به عنوان تهدیدی علیه امنیت بین الملل محسوب میشوند.  
به دنبال انتشار گزارش توسعه انسانی 1994دفتر سازمان ملل متحد UNDP  که در آن برای اولین بار وازه امنیت انسانی به کار برده شد توجه به مفهوم امنیت انسانی بیشتر شد . در مفهوم امنیت انسانی ،زندگی فردی انسان به مراتب بیشتر از حفظ کارایی حکومت وحصول اطمینان از اجتناب از جنگ مسلحانه اهمیت دارد .

در بحث امنیت انسانی مسئله امنیت بیشتراز آنکه در سطح حکومت مورد توجه قرار گیرد ،در سطح فردی مورد توجه قرار می گیرد .بنابراین تعریف، امنیت:به معنای {بهبود}کیفیت زندگی فرد است .امنیت انسانی به معنای رهایی از خواستن ورهایی از قید وبند نگرانیهایی است که زندگی فرد انسانی را تهدید می کند.  

با توجه به چنین پیش زمینه ای از مسائل امنیتی است که یک موضوع بهداشتی مانند ایدز ،آنفولانزا و...می تواند به  یک موضوع امنیتی مبدل شود . بعلاوه افزایش توجه به ابعاد غیرنظامی  مقوله امنیت  راه را برای ورودبازیگران  جدیدی نیز به حوزه امنیت  هموار کرده است . از جمله این بازیگران میتوان به سازمانهای غیردولتی به طور عام وسازمانهای غیر دولتی توسعه ای یا بهداشتی به طور خاص  اشاره کرد.

بررسی چنین مسائلی در ادبیات مطالعات امنیتی و ادبیات مربوط به نقش سازمانهای غیردولتی در سیاستها وعملکردهای توسعه ای  آغاز شده است .

    در ادبیات مربوط به مطالعات امنیتی جدید به ارتباط بهداشت وامنیت ونیز پیامدهای امنیتی بیماریهای فراگیر توجه شده است . ادبیات بهداشت وامنیت به این مسئله می پردازد  که آیا مشکلات بهداشتی تهدیدی برای امنیت محسوب میشود یا خیر .و اگر جواب مثبت است چرا مشکلات بهداشتی ،امنیت را تهدید میکنند؟
تهدیدات بدون مرز:

امروزه بیش از هر  زمان دیگری تهدیدات به همدیگر مرتبطند. وتهدید نسبت به یکی ،تهدید نسبت به همگان محسوب میشود . آسیب پذیری متقابل ضعیف وقوی و فقیروغنی ، هیچ گاه  واضح تر و تمام عیارتر از این نبوده است .

 ازسویی، در عصر شکل گیری دهکده جهانی  هر تهدیدی نسبت به امنیت بین الملللی ،خطر تهدیدات دیگر را نیز گسترش میدهد چرا که یکپارچگی اقتصاد جهانی به این معناست  که یک ناامنی در هر کجای جهان  توسعه یافته  پیامدهای خانمان بر اندازی در رفاه میلیونها انسان در جهان در حال توسعه خواهد داشت .

فقر ،بیماریهای مسری ،تخریب محیط زیست و جنگ ،هر یک دیگری را طی یک چرخه مهلک تغذیه میکنند .بیماریهایی نظیر مالاریا ،ایدز آنفولانزا  همچنان موجب مرگ شمار زیادی شده،و فقر را تقویت میکنند .بیماری و فقر به نوبت با تخریب محیط زیست مرتبطند. تغییر اقلیم،وقوع چنین بیماریهای مسری مثل مالاریا و تب دانگ را وخیم تر میکندتنش زیست محیطی از جمعیت های بزرگ و کمبودهای سرزمین وسایر منابع طبیعی می توانند در بروز خشونت شهری سهم داشته باشند.

وشاهدیم که امنیت مرفه ترین کشور میتواند در گرو توانایی فقیرترین کشور در برخورد با یک بیماری در حال ظهور باشد چرا که زمان پروازهای بین المللی کوتاهتر از دورهای شکل گیری خیلی از بیماریهای واگیردار است.وهر یک از 700 میلیون مسافر خطوط هوایی بین المللی هر ساله می توانن ندانسته یک حامل بیماری جهانی باشد.سندرم تنفسی خیلی شدید (سارس)به بیش از 8000نفر در 30کشور طی 3ماه سرایت کرد.وموجب مرگ تقریبا 700نفر شد . بیماری عالمگیر آنفولانزا د رسال 1919در طول دوره ای (کمی بیشتر از از یک سال)قریب 100 میلیون نفر را کشت  که این تعداد ،خیلی بیشتر از کشته شدگان جنگ جهانی اول  بود .امروزه نیز ویروس مشابهی می تواند  دها میلیون نفر را در یک زمان کوتاه از بین ببرد .

در حالی که رشد سریع و پیشرفت های علمی در بخش بیو تکنولوژی،دورنمای پیشگیری و درمان خیلی از بیماریها را روشن میکند، این پیشروی ها همین طور فرصتهایی را برای توسعه بیماریهای جدید  مهلک افزایش میدهد. پیشرفتهای انسانی در تکنولوزی ،ترکیب دوباره DNAو تلفیق مستقیم ژنتیک،بیم از طراحان ویروسها را افزایش می دهد که ممکن است توسعه یافته و بیماریهای ریشه کن شده ،دوباره ایجاد شوند بطوریکه برابر واکسن ها ،آنتی بیوتیکها وسایر درمانهای موجود از خود مقاومت نشان  دهند.این در حالیست که تعداد غیر قابل شمارش فرمانتور،تاسیسات بهداشتی وپژوهشی مجهز برای  تولید عامل های بیولوژیک وجود دارد و در این میان ،سم بیولوژیک ریسین در چندین کارگاه تروریستی کشف شده است .برخلاف آنتراکس که با آنتی بیوتیک قابل در مان است ،ریسین هیچ پادزهزی ندارد ودر مقداری کمتر از اندازه نوک یک سوزن  برای انسان کشنده است . استفاده از مواد مشابه برای شیوع عمدی بیماریهای عفونی می تواند به اندازه یک انفجار هسته ای یا بیشتر از آن مرگبار باشد. با بدترین پیش فرضها، یک حمله با استفاده از تنها یک گرم ویروس مسلح شده آبله می تواند بین صد هزار تا یک میلیون مرگ ومیر  به راه اندازد . اینکه حمله ای با خسارت بالا رخ نداده ،دلیلی برای آرامش خیال نیست بلکه ندایی برای پیشگیری جرم است.

نظام جامع امنیت جمعی:

      "نظامی که تهدیدات نوین وکهن را توامان مهار سازد و بیانگر دغدغه های امنیتی تمام دولتها ازفقیروغنی و ضعیف وقدرتمند باشد."

تاکنون اغلب دولت های ملی تلاش برای سلامت شهروندان خود را بدون اتکا به همکاری های فرامرزی انجام می دادند اما با افزایش ترددهای فرامرزی از سویی کنترل دولت ها بر وضعیت بهداشت و سلامت جامعه تضعیف شده و از سوی دیگر پیامد عملکرد دولت ها نیز از محدوده ملی فراتر رفته است. از آنجایی که تهدیدات بهداشتی در جهان امروز خصلتی منطقه ای و حتی فرامنطقه ای پیدا کرده است لذا اقدام ملی دوجانبه و در برخی موارد منطقه ای نیز برای مقابله با این چالش ها کفایت نمی کند.
در این موارد همبستگی و مشارکت جامعه بین المللی ضروری است. یک مثال بارز در این مورد تلاش کشورهای غربی برای مهار بیماری هایی چون مالاریاست. این بیماری اگر چه مدت هاست که در غرب ریشه کن شده اما هنوز در جهان رو به توسعه قربانیان فراوانی می گیرد. نمونه دیگر به امتناع دولت چین از انتشار اطلاعات مربوط به «سارس» در مراحل اولیه آن مربوط می شود. دلیل دولت چین برای این کار ترس از وارد آوردن خسارت به اقتصاد و آبروی جهانی این کشور بود ولی جامعه بین المللی دست روی دست نگذاشت و مستقل از چین قدم به میدان مبارزه با «سارس» گذاشت.

امروزه جوامع  مختلف که خانواده بشری را تشکیل می دهند ،بیشتر از هر زمانی  دیگر به هم پیوند خورده اند آنها با تهدیداتی روبرو اند که هیچ ملتی به تنهایی امید رویارویی با آنها را ندارد .اکنون در قرن 21،هیچ کشوری،هیچ موجودیتی هر چقدر که قدرتمند باشد نمی تواند  صرفا با اتکا به تلاش های خویش خود را نسبت به تهدیدات حال حاضر مصون سازد وکاملا تنها بر پابایستد.بنابراین منافع هر کشوری اقتضا می کند  که با کشورهای دیگر همکاری کند  تا  خود را ایمن سازد  ،چرا که چنین کاری ،فرصت های دو جانبه وچند جانبه همکاری جهت اقدام در برابر اولویت های  تهدیدی یکدیگر را افزون تر خو اهد کرد. ازسوی دیگر ،نمی توانیم معضلاتی مانند تروریسم ،بیماریهای مسری جنگهای داخلی ،ویا فقر مفرط را منفک از یکدیگر قرار دهیم.توسعه وامنیت به گونه ای غیرقابل  تفکیک به یکدیگر مرتبطند وتوسعه  مبنای اجتناب ناپذیر نظام امنیت جمعی است که جدا پیشگیرنده است.توسعه عملکرد چندگانه ای دارد.جهانی امن تر زمانی حاصل خواهد شد  که کشورهای فقبر ،اقبالی حقیقی برای توسعه یابند .فقر مفرط وبیماریهای مسری ،بسیاری از مردم را به گونه ای مستقیم تهدید می کنند وهمچنین زمینه سازی موثر برای سایر تهدیدات همچون جنگهای داخلی به شمار می روند.لذا مردم کشورهای ثروتمند زمانی بیشتر امن خواهند بود  که دولتهای آنها با توجه به اهداف توسعه هزاره به کشورهای فقیر کمک کنند تا بر فقر وبیماریها چیره شوند.

 امروزه ،قضیه امنیت جمعی بر سه محور پایه ای متکی است .تهدیدات عمومی هیچ یک از مرزهای ملی را به رسمیت نمی شناسند.  به یکدیگر مرتبطند وباید در سطوح ملی ومنطقه ای وجهانی موردخطاب قرار گیرند.  هیچ کشوری با هیچ ابزاری هر چقدر هم قدرتمند باشد نمی تواند به صرف تلاش های خویش خود را از تهدیدات امروزی مصون دارد. ونمی توان چنین تلقی کرد که هر کشوری همواره قادر خواهد بود تا از عهده مسولیت خود در قبال حمایت از مردم خود براید

  در جهان امروز،استراتژیهای امنیت جمعی و مفهوم مسولیت مشترک ،تفکیک ناپذیرند.چراکه هر واقعه یا فرایند مرگ گسترده یا  کاهش فرصت حیات که منجر به تضعیف کشورها به عنوان واحد  مبنایی نظام بین الملل گردد ،تهدید علیه امنیت بین الملل محسوب می شود .  

تجربه بین المللی اخیر در مبارزه با بیماری سارس  نیز نشان داد که چگونه شیوع بیماری مسری می تواند با فعالیت موثر نهادهای جهانی در همکاریهای نزدیک با نهادهای ملی توانمند محدود گردد. واکنش سزیع سازمان بهداشت  جهانی  وآژانس های ملی ،گسترش بیماری را محدود نمود  وا ز گسترش جدی تر آن که می توانست هزاران  نفر را در اکثر قارها تهدید کند جلوگیری نمود. و هیچ کشوری بطور انفرادی نمی توانست به این میزان از محدود کردن بیماری دست یابد .

  لذا در دنیای کوچک شده امروز، ایجاد نظام  نوین امنیت جمعی در ترکیب با مفهوم مسولیت مشترک میتواند در زمینه دفاع از بهداشت عمومی و موثر واقع شود.

سیاستگزاری در  بهداشت عمومی-امنیت بین الملل:

1)از آنجایی که سازمان بهداشت جهانی، بعنوان ستون فقرات سیستم بهداشت جهانی، در برابر اکثریت اعضای دموکرات خود مسوول است لذا از مشروعیت کافی برای مدیریت سیستم بهداشت جهانی برخوردار است. جامعه بین المللی باید در مورد تقویت سازمان بهداشت جهانی و گسترش دامنه وظایف آن به توافق برسد. مجمع جهانی بهداشت به مثابه ارگان تصمیم گیرنده سازمان بهداشت جهانی باید مکانیسم های جدیدی را برای مشارکت نقش آفرینان جدید در صحنه بهداشت جهانی پیش بینی کند.به نظر می رسد ساختار مدیریتی و ساختارهای منطقه ای بهداشت در جهان باید اصلاح و متحول شود.

2) تقویت هماهنگی: در حال حاضر طیف گسترده ای از موسسات و بنگاه های خصوصی در عرصه بهداشت جهانی فعالند اما هیچ یک از این سازمان ها خود را به هماهنگی با سازمان های دیگر متعهد نمی داند. برگزاری اجلاس ادواری روسای آژانس های عمده بهداشتی جهان (معروف به Health 8 : متشکل از سازمان بهداشت جهانی، بانک جهانی، یونیسف: صندوق جمعیت ملل متحد، آژانس مبارزه با ایدز ملل متحد، اتحادیه GAVI، GFATM و بنیادگیتس) به تقویت مشارکت و هماهنگی بین المللی  کمک می کند.
3)ضعف سیستم بهداشتی در کشورهای فقیر عامل اصلی بروز بیماری های فراوان در این جوامع محسوب می شود. در این رابطه باید به برخی عوامل ساختاری نیز توجه کرد. فقر، نقض حقوق بشر و تبعیض های جنسیتی از جمله عوامل ساختاری است که موجب عدم دسترسی مناسب فقرا به خدمات بهداشتی می شود. در این رابطه نباید از اهمیت آب آشامیدنی سالم، سیستم بهداشتی دفع فاضلاب و زباله، ایمنی کار، امنیت راه ها و خشونت های محلی و منطقه ای غافل ماند.

4)مقابله با نابرابری های بهداشتی: موسسات اعتباردهنده و کشورهای دریافت کننده اعتبار باید در تنظیم اجرای برنامه های بهداشتی در جهان روبه توسعه با یکدیگر همکاری کنند. در حال حاضر بخش عمده اعتبارات بین المللی برای مبارزه با معدودی از بیماری ها هزینه می شود و به علل نهفته در ورای بروز این بیماری ها توجه چندانی نمی شود.

5)پیشرفت های علمی در بیو تکنولوژی وفراوانی تسهیلات توانمند تولید عامل های بیولوژیک ،درونمایه های امحای سلاح بیولوژیک را محدود کرده وتلاش های راستی آزمایی را با مشکل مواجه میکند. ولی خیلی از عوامل بیولوژیک (اگرچه نه همه آنها)برخلاف سلاحهای هسته ای با واکسیناسیونها وواکنشهای موثر (شامل تشخیص های سریع،قرنطینه کردن ودرمان)قابل مقابله هستند.بنابراین جوامع آمادگی یافته می توانند از بوجود آمدن شرایط بدتر حملات بیولوژیک جلوگیری کنند .پس لازم است تا توجه  بیشتر ی به امنیت بیولوژیک معطوف نمائیم.

6)با اینکه در حال حاضر کمک بین المللی برای نظارت ،شناسایی و مقابله با بیماریهای مسری ناچیز است ،هماهنگی و برنامه ریزی و صرف هزینه در این خصوص الزامی می باشد.

7)با توجه به تهدید اجتماعی -امنیتی بین المللی که با انتشار بین المللی یک عامل بیولوژیک مسری  ویا شیوع طبیعی وگسترده  یک بیماری عفونی مطرح شده ،نیاز است که دبیر کل سازمان جهانی بهداشت ،شورای امنیت  را در حین شیوع هر مورد مشکوک یاگسترده بیماری مسری،مطلع سازد. ودر چنین حالتی شورای امنیت باید برای حمایت از فعالیت  بازرسان سازمان جهانی بهداشت آماده بوده  ومقررات  بهداشت جهانی و واکنش هماهنگ را فراهم کند. وشورای امنیت باید در اجباری ساختن بیشتر رعایت مقررات آماده باشد.

8)در موردی که یک کشور در قرنطینه کردن تعداد زیادی از ناقلین بالقوه است ،شورای امنیت باید در حمایت از اقدام بین المللی در باره ایجاد یک کمربند حفاظتی آماده باشد.

9)شورای امنیت با مدیر کل سازمان جهانی بهداشت  جهت ایجاد رویه های لازم برای کار با یکدیگر در مورد شیوع بیماریهای مسری مشکوک یا گسترده  مشورت کند .

 
منابع:

1.         A more secure world: Our shared responsibilityجهانی امن تر مسولیت مشترک ما /مترجم :انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد/ناشر:مرکز اطلاعات سازمان ملل در تهران/انتشار:خرداد 1384

2.         مقاله :تغییر آب و هوا می تواند بیولوژی امراض واگیردار را تغییر دهد(ناشناخته های آنفولانزا، پیش بینی تأثیرات ناشی از گرمایش را پیچیده می كنند)/نویسنده:شریل پلرین/سایت سازمان جهانی بهداشتWHO

3.         مقاله:مقررات به روز شده، چارچوب جدیدی برای امنیت بهداشتی فراهم می کنند(روش های نوین نظارت بر امراض و واكنش در مقابل آنها، به این اصلاحات شكل داده اند)/شریل پلرین/ سایت سازمان جهانی بهداشتWHO

4.          مقاله: مدیریت بهداشت جهانی / دیوید بلوم/ استاد اقتصاد و جمعیت شناسی دانشگاه هاروارد آمریکا-م  - ترجمه: ف.م.هاشمی/Fmohammadhashemi@yahoo.com :منبع : Finance and development

5.          مقاله:ایدز و امنیت بین المللی/استفان البی/ترجمه :افشار امیری