🔵 طرح تحول سلامت در دام تفکر علی خطی!

✍️سیاستگذاری برای سلامت اغلب با مسائل پیچیده که چندعاملی و چندسطحی هستند مانند سوءتغذیه، مرگ و میر مادران، بیماریهای غیرواگیر و... سروکار دارد. هرچند در تئوری، و درمقام شعار اغلب به استفاده از رویکردهایی کل نگر برای توسعه سلامت مردم افتخار می گردد، اما در عمل، علی رغم فراخوان های فراوان برای اتخاذ رویکردی جامع تر، سیاستگذاری سلامت مغلوب تقلیل گرایی رویکرد پزشکی (دید علی خطی) است.

✍️رویکردهای طبی اتخاذه شده در طرحی به نام تحول سلامت مردم که تیم فعلی وزارت بهداشت به اجرا گذاشته است شایسته است ولازم، اما باید هوشیار بود که پایداری و سودمندی چنین تفکر طب محوری برای توسعه انسانی و سلامت مردم بارها و بارها در اقصی نقاط جهان مورد سوال واقع شده است.

✍️درهرحال عدم پیشرفت در رسیدگی به علل ریشه ای مسائل پیچیده سلامت (مثل بار بیماریهای غیرواگیر و مرگ و میر مادران و نوزادان و..) بیانگر شکست رویکرد غالب پزشکی محور و ضرورت روش جایگزینی برای تفکر است. تفکر مبتنی بر علم سیستم ها و پیچیدگی مبنای علمی مناسبی را برای سیاستگذاری سلامت جهت رسیدگی به مسائل پیچیده سلامت و علل ریشه ای آنها پیش رو می گذارد.

✍️علم پیچیدگی اساسا به ما می گوید که در عالم انسانی همه چیز به همه ی چیزهای دیگر مرتبط است.

✍️دیدگاه سیستمی، مسائل سلامت عمومی مثل بیماریهای غیرواگیر، مرگ و میر مادرو نوزاد و...به عنوان مواردی نامطلوب را ناشی از برهمکنش و عملکرد ساختارهای سیستم اجتماعی می بیند.

✍️ در فهم سیستم های پیچیده از سیاستگذاری سلامت و مسائل آن، تأکیدات تاکتیکی مبتنی بر چه باید کرد؟(اقدام) به سمت تأکیدات استراتژیک مبتنی بر اینکه چرا مسائل رخ می دهند؟ و چگونه باید در اقدام بلندمدت ریشه ها را درمان کرده و از تأثیرات آنها بکاهیم ؟ گذار می کند.

✍️در دیدگاه عملگرا با فهم خطی رویکرد غالب طب محور، جنس اقدامات سیاستگذاری صرفا تاکتیک محور است که اغلب در بلندمدت اقداماتی بسیار پرهزینه هستند

✍️اما در فهم غیرخطی سیستم های پیچیده از سلامت، اقدامات استراتژیک محور هستند که در بلندمدت کم هزینه تر هستند.