تحقیق کیفی: نظریه مبنایی-نرم افزار اطلس.تی.آیAtlas.ti

منظور از پژوهش کیفی عبارت است از: هر نوع تحقیقی که یافته هایی را بدست میدهد، که با شیوه هایی غیراز روش های آماری یا هرگونه کمّی کردن کسب شده اند. برخی داده ها ممکن است به شیوه آماری کمّی شده باشند، اما خود تجزیه و تحلیل به شکل کیفی است؛ منظور، روش تحلیل غیرریاضی است که به یافته هایی منتج می شود که از داده های گردآوری شده به فنون مختلف (مشاهده، مصاحبه، و بررسی اسناد، کتابها، نوارهای ویدویی و حتی داده هایی که به منظوری دیگر کمّی شده اند)، استنباط شده اند(استراس،آ. ترجمه  بیوک محمدی . چاپ اول 1385)..

تحقیق کیفی شیوه های گوناگونی دارد که انتخاب نوع آن به محتوای سؤال پژوهش بستگی دارد.      

 شیوه های گوناگون تحقیق کیفی عبارتنداز :

نظریه مبنایی، مردم نگاری، نگرش های پدیدارشناختی، وقایع زندگی، و تحلیل مکالمات(پیشین.ص20).

« نظریه مبنایی» چیست؟

نظریه مبنایی؛ عبارت است از آنچه به طور استقرایی از مطالعه پدیده ای به دست آید و نمایانگر آن پدیده است. به عبارت دیگر آن را باید کشف کرد، کامل نمود و به طور آزمایشی از طریق گردآوری منظم اطلاعات وتجزیه و تحلیل داده هایی که از آن پدیده نشأت گرفته است، اثبات نمود. تحقیق هرگز از یک نظریه شروع نمی کنند و بعد آنرا به اثبات برسانند بلکه، تحقیق از یک حوزه مطالعاتی شروع شده و فرصت داده میشود تا آنچه که متناسب و مربوط بدان است خود را نشان دهد. این تنظیم نظری بنا بر طبیعتش مستلزم تعبیر داده هاست. از این رو، داده ها تعبیر شده و به صورت مفاهیم در می آیند و مفاهیم به یکدیگر مربوط شده تا ترجمانی نظری از حقیقت به شمارآیند (حقیقت در اصل قابل شناسایی نبوده و باید تعبیر و تفسیر شود). نظم نظری که از این طریق به دست می آید، نه تنها وسیله ای برای توضیح و تبیین حقیقت است بلکه چارچوبی برای عمل به دست میدهد.(همان)

     نظریه مبنایی؛ یک روش تحقیق کیفی است که یک سلسله رویه های سیستماتیک را بکار میگیرد تا     نظریه ای مبتنی بر استقراء درباره پدیده ای ایجاد کند. یافته های تحقیق مشتمل است بر تنظیم نظری واقعیت تحت بررسی. (همان. صص 24-22)

رویکرد اصلی نظریه مبنایی برای تجزیه و تحلیل داده ها، مبتنی بر کدگذاری است. کدگذاری نشانگر عملیاتی است که طی آن داده ها؛ خرد شده، مفهوم پردازی میشوند و آن گاه به روشهایی جدید دوباره به یکدیگر متصل میشوند. کدگذاری روند اصلی ساخت و پرداخت نظریه از داده هاست. دو رویه تحلیلی«انجام مقایسه» و «پرسش سؤالات » دو رویه اصلی در روند کدگذاری به شمار میروند. در حقیقت، در متون اغلب به نظریه مبنایی به عنوان «روش تجزیه و تحلیل مقایسه ای مدام» ارجاع داده میشود. این دو رویه کمک می کنند تا مفاهیم در نظریه مبنایی دقیق و مشخص شوند(همان .ص62).

   مفاهیم، پایه های اساسی ساختن نظریه مبنایی (همان).

در نظریه مبنایی، تجزیه و تحلیل از سه نوع کد گذاری تشکیل شده است : (پیشین.صص57-62)

الف)کدگذاری بازOpen coding   ب)کدگذاری محوری Axial coding  ج)کدگذاری انتخابی Selective coding

کدگذاری باز؛ روند خرد کردن؛ مقایسه کردن؛ مفهوم پردازی کردن؛ و مقوله بندی کردن دادها ست، بدین ترتیب که در آن مفاهیم شناسایی شده، و برحسب خصوصیات[1] و ابعادشان[2] گسترش می یابند. پدیده ها و موارد مشابه طبقه بندی میشوند و برچسبی میگیرند تا مقولات[3] را بسازند(همان.ص 74).

کدگذاری محوری؛ روند ارتباط دادن خرده مقولات به یک مقوله است. جریان پیچید های از تفکرِ استقرایی و قیاسی است که متضمن مراحل مختلف است. در کدگذاری محوری، استفاده از رویه های مقایسه و طرح پرسش متمرکزتر شده یک پارادایمِ[4] سوی گیری شده میرود. یعنی: هر مقوله (پدیده) با توجه به شرایط علّی که باعث آن میشود، و با توجه به محل این پدیده که در بُعد خاص اتفاق می افتد و با در نظر گرفتن خصوصیات آن، زمینه، راهبردهای کنش/ واکنش متقابل به کار گرفته شده برای اداره کردن و واکنش نشان دادن به این پدیده در سایه آن زمینه، و پیامدهای هرگونه کنش/واکنش که صورت می گیرد، بسط و گسترش داده میشود(همان.ص116)

 کدگذاری انتخابی؛ روند انتخاب مقوله اصلی به طور منظم (سیستماتیک) و ارتباط دادن آن با سایر مقوله ها، اعتبار بخشیدن به روابط، و پر کردن جاهای خالی با مقولاتی که نیاز به اصلاح و گسترش بیشتر دارند. شیرازه اصلی این مرحله کدگذاری انتخاب یک مقوله اصلی و مرتبط ساختن بقیه مقولات عمده، هم به آن و هم به همدیگر است.که این امر با پیمودن مراحلی صورت می گیرد؛

-اولین قدم، متضمن توضیح خط اصلی داستان است :

1-    در زمینه مورد مطالعه چه چیزی برجسته و قابل توجه است ؟

2-    مسأله اصلی چیست؟

-دومین گام، ربط دادن مقولات تکمیلی بر گرد مقوله اصلی با استفاده از یک پارادایم است .

-سومین قدم، مرتبط ساختن مقولات به یکدیگر در سطحِ بُعدی است .

-چهارم، به تائید رساندن آن روابط در قبال داده ها Validiting.

-آخرین قدم، تکمیل مقولاتی است که نیاز به اصلاح و یا بسط و گسترش دارند (پیشین.صص 118-143)

نرم افزار  Atlas-ti؟

 از نرم افزار  atlas-tiجهت کار با داده ها در نظربه مبنایی استفاده می شود.  Atlas-tiابزاری در جهت توسعه نرم افزاری علم است، که به روش هایی خلاقانه، منعطف و در عین حال سیستمیک؛ ابزارهایی را، برای مدیریت، استخراج، مقایسه، کشف، و بازسازی دوباره بخش های معنی دار انبوه  داده ها، ارائه می کندUser's Manual for ATLAS.ti 5.0. June 2004))

اصول اصلی فلسفه Atlas-ti عبارتند از؛ تجسمVisualization، یکپارچه سازی Integration، قلاب اندازیSerendipity و اکتشاف Exploration، که با نام اختصاری (VISE ) ذکر می شوند (همان)

    این نرم افزار ابزارهای متنوعی را، برای ایفای وظایف مربوط به نوعی رویکرد نظاممند به داده های بی ساخت، ارائه میکند. برای مثال: داده هایی که نمی توانند بطورکاملاً معنادار توسط رویکردهای آماری و رسمی تحلیل شوند(همان)

  Atlas-ti محیط کاری قدرتمندی برای تجزیه و تحلیلهای کیفی بخصوص گروههای بزرگی از داده های متنی، گرافیکی، صوتی و ویدویی است. تاکید آن بجای تحلیل های کمی بر تحلیل های کیفی است. یعنی تعیین عناصری که داده های اولیه را شامل شده وتفسیر معنی آنها( همان).

     یک اصطلاح مرتبط با مدیریت دانش می باشد که بر تبدیل داده ها به دانش مفید تاکید دارد. در ضمن تجزیه تحلیل کیفی، Atlas-ti به کشف پدیده های پیچیده در پشت داده های بی ساخت کمک میکند(همان).


نمودار (atlas.ti-1   ) : سلسله مراتب در یک واحد تفسیری نرم افزارatlas.ti

منبع:( User's Manual for ATLAS.ti 5.0)

Atlas–ti طراحی شده، تا بیشتر از یک ابزار باشد : به عبارتی بعنوان  میز کاری میباشد که برای گستره ای از مشکلات و وظایف گوناگون، انتخاب گسترده ای از ابزارهای موثر را فراهم میکند (همان).

Atlas-ti تحقیق و تالیف های گروهی را تسهیل می کند(همان).

هدف طرح بنیادین در خلق atlas-ti توسعه ابزاری بوده که بطور موثری تفسیر انسان را حمایت کند و بطور خاصی در مدیریت مقدار بیشمار مواد، یادداشتها، و تئوریهای همراه تحقیق بکار رود . اگر چه atlas-ti تعدادی از فعالیتهای گنجانده شده در تحلیل ها و تفسیرهای  کیفی(بطور خاصی؛ انتخاب، کد گذاری و یاد داشت نوشتن(تفسیر) را تسهیل میکند، ولی هدف آن خود کار کردن این فرآیند نیست(همان).

با این حال، کدگذاری که محور اصلی کار با نرم افزار atlas-ti است متناسب با رویه های کدگذاری در نظریه مبنایی است



[1] خصوصیات : ویژگیها یا خصیصه هایی که  به هر مقوله مربوط میشود.

[2] ابعاد : محل خصوصیات در امتداد یک طیف پیوسته .

[3] مقوله : طبقه بندی مفاهیم ،مفهومی که از سایر مفاهیم انتزاعی تر است. وقتی که مفاهیم با همدیگر مقایسه شده و به نظر رسد که به پدیده های مشابه مربوطند مقولات کشف میشوند.

[4] الگوی پارادایم (مدل الگویی) ؛ در نظریه مبنایی مقولات فرعی را در سلسله روابطی به یکدیگر مرتبط میسازیم که بیانی از شرایط علّی، پدیده ،زمینه، شرایط میانجی ،استراتژیهای کنش / کنش متقابل و پیامدهاست. این مدل در حالت خیلی مختصر چنین است : (استراس،آ .ص100)  

                                            A  شرایط علّی  B پدیده 

C                   زمینه   D شرایط مداخله گر

E                              استراتژیهای کنش / کنش متقابل 

F              پیامدها