مبانی مطالعه تطبیقی سیاستگذاری فرهنگی با محوریت مرجعیت‌ها

مقاله 1، دوره 2، شماره 2، تابستان 1395، صفحه 9-27  XMLاصل مقاله (1750 K)
نوع مقاله: مقاله اصلی
نویسندگان
مجید وحید  1 ؛ محمد صفار2
1استادیار گروه علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
2دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
چکیده
در این مقاله ضمن ارایه تعاریفی چند از فرهنگ و نقش آن در اجتماع انسانی، به بررسی نقش و اهمیت مطالعات تطبیقی فرهنگی می‌پردازیم. اگر این گفته مشهور را بپذیریم که «تجربه پدر علم است»، از مطالعات تطبیقی می‌توان به عنوان یکی از اصلی‌ترین راه­های استفاده  از تجربه در علوم انسانی یاد کرد. در مطالعات تطبیقی می‌توان به موضوعات مختلف با رویکردهای متفاوتی نزدیک شد و یکی از آ­ن‌ها در مطالعه سیاست فرهنگی، استفاده از مفهوم مرجعیت‌هاست. مرجعیت به ما کمک می‌کند تا سمت و سوی سیاست‌های فرهنگی کشورها را دریافته و میزان اثربخشی سیاست‌هایشان را تا حد قابل قبولی ارزیابی کنیم. کشورها رویکردهای مختلفی به سیاست فرهنگی اتخاذ می‌کنند که آ­نها را بر طیفی از مداخله حداقلی تا حداکثری قرار می‌دهد. امروزه حفظ تنوع فرهنگی به عنوان یک مرجعیت کلان بین‌المللی در عرصه سیاستگذاری فرهنگی پذیرفته شده و بر اهمیت آن در دستیابی به توسعه متوازن تاکید می‌شود.
کلیدواژه ها
فرهنگ؛ سیاستگذاری فرهنگی؛ مطالعه تطبیقی؛ مرجعیت؛ تنوع فرهنگی